در جهانی که بیماریها هر روز پیچیدهتر و ناشناختهتر میشوند، بیماری لوپوس مثل معمایی است که آرام و بیصدا وارد زندگی میشود و میتواند بسیاری از جنبههای جسم و روان را تحتتأثیر قرار دهد. این بیماری خودایمنی، مرزی نمیشناسد و میتواند از پوست تا مفاصل و حتی اعضای داخلی را درگیر کند، اما شناخت درست آن قدرتی میدهد که از ترس و ابهام پیشی بگیریم. وقتی بدانیم لوپوس دقیقاً چیست، چرا ایجاد میشود و چگونه کنترل میشود، مسیر درمان روشنتر و قابلپیشبینیتر خواهد بود. این بلاگ راهنمایی است برای فهم علمی، درست و مطمئنِ یکی از مهمترین بیماریهای عصر امروز؛ سفری کوتاه اما ضروری برای شناخت واقعیتی که دانستنش میتواند زندگی را آرامتر و ایمنتر کند.
برای استفاده از پذیرش آنلاین، لطفاً یک روز قبل و در بازه زمانی ۷ تا ۱۱:۳۰ صبح با ما از طریق واتساپ در ارتباط باشید..
درخواست پذیرش آنلاینبیماری لوپوس یک اختلال خودایمنی مزمن است که در آن دستگاه ایمنی به اشتباه به بافتها و اعضای سالم بدن حمله میکند. نتیجه این حمله درونی التهابِ مزمن است که میتواند به صورت متغیر و پراکنده در زمان و شدت بروز کند: از تظاهرات سطحی مانند راش پوستی یا درد مفاصل تا درگیری تهدیدکننده حیاتِ اندامهای داخلی مانند کلیه یا مغز. این طبیعت چند سیستمی و ناپایدارِ بیماری، مهمترین مشخصه بالینی لوپوس است که تشخیص و درمان را پیچیده میسازد. لوپوس میتواند تقریباً هر اندامی را درگیر کند؛ اما برخی ارگانها و سیستمها بهطور شایع و بالینی مهم درگیر میشوند:
راشهای مشخص(مثل راش پروانهای گونهها)، زخمهای دهانی و حساسیت پوستی به نور خورشید.
درد، التهاب و ورم مفاصل که اغلب شبیه آرتریت روماتوئید است ولی معمولاً تخریب مفصلی شدت کمتری نسبت به روماتیسم مفصلی دارد.
یکی از مهمترین عوارض؛ التهاب گلومرولها میتواند منجر به نارسایی کلیه و نیاز به درمانهای قوی شود. شدت و الگوی آسیب کلیوی تعیینکننده پیشآگهی است.
سردردهای شدید، تشنج، اختلالات شناختی، روانپریشی یا سکته در بعضی بیماران رخ میدهد و میتواند شدید باشد.
پریکاردیت(التهاب پرده اطراف قلب)، درگیری عروق و افزایش خطر بیماریهای قلبی-عروقی در طول زمان.
پلورزی، پریکاردیت یا درگیری الیافی ریه در موارد مزمن.
کمخونی، ترومبوسیتوپنی و گاهی اختلالات انعقادی مربوط به آنتیبادیهای ضد فسفولیپید.

علت دقیق بیماری لوپوس هنوز بهطور کامل شناخته نشده است؛ اما اجماع علمی بر این است که نتیجه تعامل پیچیدهای است میان استعداد ژنتیکی و عوامل محیطی/هورمونی که باعث فعال شدن پاسخ ایمنی اشتباه میشوند. به عبارت دیگر، لوپوس یک بیماری چند عاملی است که هیچ عامل واحدی سبب قطعی آن نیست. مهمترین مجموعه عوامل که در مطالعات متعدد با خطر ابتلا به لوپوس پیوند خوردهاند عبارتاند از:
1. سبک زندگی و عوامل قابلتغییر
سیگار کشیدن با افزایش ریسک ابتلا و نیز بدتر شدن پاسخ به درمان مرتبط شناخته شده است؛ کمبود ویتامین D، چاقی و استرس مزمن نیز بهعنوان عوامل تقویتکننده مطرح شدهاند. مطالعات اخیر نشان میدهند که تعامل بین ژنهای ریسک و عواملی مثل سیگار، ویتامین D پایین یا تغذیه، میتواند خطر را به طور معناداری تغییر دهد.
2. زمینه ژنتیکی
داشتن بستگان درجهیک مبتلا به لوپوس یا دیگر بیماریهای خودایمنی خطر را بالا میبرد، اما وراثت صرفاً قطعی نیست بلکه استعداد ژنتیکی تنها یک قسمت از پازل است.
3. عوامل محیطی و محرکها
عوامل متعددی میتوانند قابی فراهم کنند تا در فرد مستعد، بیماری فعال شود یا تشدید گردد. از جمله:
4. هورمونها و جنسیت
نقش هورمونها بهویژه استروژن در لوپوس برجسته است؛ SLE بهطور قابلتوجهی در زنان در سنین باروری شایعتر است که نشاندهنده تاثیر هورمونهای جنسی بر پاسخ ایمنی است. مکانیسمهای دقیق هورمونی پیچیدهاند و احتمالاً شامل تنظیم ژنهای ایمنی و تأثیر بر فعالیت لنفوسیتهای B/T است.
هیچیک از این عوامل بهتنهایی لوپوس نمیسازند؛ بلکه در افراد دارای پیشزمینهٔ ژنتیکی، مواجهه با محرکهای محیطی یا تغییرات هورمونی میتواند منجر به شروع بیماری یا تشدید آن شود.

وجود برخی عوامل باعث شده افرادی که در گروههای زیر قرار میگیرند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری لوپوس باشند که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
زنان در اولویت ابتلا، نسبت زن به مرد در اکثر مطالعات تقریباً ۹: ۱ تا ۱۰: ۱ است؛ یعنی زنان در سنین باروری(۱۵–۴۴ سال) بهطور چشمگیری بیشتر دچار بیماری لوپوس میشوند. این الگو احتمالاً نشاندهنده نقش هورمونهای جنسی (بهویژه استروژن) در تنظیم پاسخ ایمنی است. شروع در هر سنی ممکن است رخ دهد؛ لوپوس میتواند در کودکان، میانسالان و سالمندان دیده شود، اما اوج بروز در زنان جوان است.
شیوع و شدت در گروههای اقلیتی بالاتر است. دادهها نشان میدهد که بیماری لوپوس در جوامع آفریقایی-آمریکایی، هیسپانیک/لاتینا، آسیایی و برخی بومیان شیوع بیشتری داشته و معمولاً شکل شدیدتری از بیماری(مثلاً نفریت لوپوسی) را نشان میدهد. علاوه بر ژنتیک، عوامل اجتماعی مانند دسترسی محدود به مراقبتهای بهداشتی، فقر، تاخیر در تشخیص و تبعیض ساختاری به بدتر شدن نتایج منجر میشوند. آمارها(ایالات متحده و بررسیهای جهانی) تأیید میکنند که مرگومیر و بستریهای مرتبط با لوپوس در میان زنان اقلیت نژادی بالاتر است.
داشتن یک خویشاوند درجه یک مبتلا، ریسک را بالا میبرد اما وراثتِ لوپوس مندلی نیست؛ یعنی یک پدر یا مادر مبتلا الزاماً فرزند را مبتلا نمیکند. استعداد ژنتیکی وجود دارد اما نیاز به محرکهای محیطی برای بروز بیماری دارد.
1. نور فرابنفش (UV): قرارگیری در معرض آفتاب میتواند باعث تشدید ضایعات پوستی و گاهی آغاز دوره فعال بیماری شود.
2. عفونتها: شواهدی برای نقش برخی عفونتها در فعال شدن یا القای پاسخ ایمنی خودتخریب گر وجود دارد.
3. سیگار کشیدن، چاقی، کمبود ویتامین D و تماس با برخی مواد شیمیایی یا سیلیکا با افزایش خطر یا شدت لوپوس مرتبط شدهاند.
برخی داروها میتوانند فرم موقتیای شبیه لوپوس ایجاد کنند. این نوع معمولاً با قطع داروی محرک بهبود مییابد؛ داروهایی مانند پروکاینآمید، هیدرالازین یا بعضی ضدتخصصیها شناختهشدهاند.

متداولترین شکل کلینیکی است که چندین ارگان(پوست، مفاصل، کلیه، قلب، ریه، سیستم عصبی و خون) را درگیر میکند. لوپوس سیستمیک میتواند از دورههای خفیف پوستی/مفصلی تا بیماری تهدید کننده حیات مثل نفریت شدید کلیوی یا عوارض عصبی متغیر باشد. مدیریت آن معمولاً نیاز به تیمهای چند تخصصی دارد(روماتولوژی، نفرولوژی، در صورت لزوم قلب و عروق یا نورولوژی).
زیربخشها CLE خودش مجموعهای از الگوها را دربر میگیرد:
1. Acute cutaneous lupus erythematosus (ACLE)
شامل راشهای پروانهای که اغلب همراه با SLE دیده میشود.
2. Subacute cutaneous lupus erythematosus (SCLE)
ضایعات حلقوی/پاپولواسکواموس که به نور حساساند و اغلب با ضایعات منتشر بروز میکنند.
3. Chronic cutaneous lupus erythematosus (CCLE) شامل discoid lupus (DLE)
که پوسیدگیها/پلاکهای مزمن و برجسته پوستی ایجاد میکند و میتواند اسکار برجای گذارد. CLE ممکن است تنها به پوست محدود بماند یا نشانه بیماری لوپوس سیستمیک باشد؛ بنابراین ارزیابی سیستمیک در مواجهه با ضایعات پوستی ضروری است.
مکانیسم ناشی از انتقال آنتیبادیهای مادر مانند anti-Ro/SSA و anti-La/SSB به جنین است. لوپوس نوزادی معمولاً با راشهای گذرا، مشکلات کبدی یا اختلالات هِماتولوژیک بروز میکند؛ از همه مهمتر، ممکن است موجب بلاک قلبی مادرزادی شود که گاهی نیاز به پیسمیکر دارد. این وضعیت خودِ جنین/نوزاد نیست که بیماری لوپوس داشته باشد بلکه عارضهٔ انتقال آنتیبادی مادر است.
1. لوپوس نفریت: یکی از مهمترین اشکال تظاهرات کلیوی در SLE است و طبقهبندی پاتولوژیک (WHO/ISN/RPS) تعیینکننده درمان و پیشآگهی است.
2. لوپوس چرمی محدود: غالباً محدود به پوست، با پلاکهای ترمیمنیافته و احتمال اسکار و ریزش مو در پوست سر.

بیماری لوپوس اغلب با مجموعهای از نشانههای غیراختصاصی آغاز میشود که در دورههای عود و خاموشی نوسان دارند؛ به همین دلیل SLE را امالمریضها یا the great imitator نیز می نامند. سه علامت شایع و بارز که اغلب در مراحل ابتدایی دیده میشوند عبارتاند از خستگی شدید، درد و التهاب مفاصل و راش پوستی کلاسیک پروانهای روی گونهها و بینی. علائم رایج و مهم دیگر شامل موارد زیر است و مهم است که خواننده بداند هر بیمار ترکیبی متفاوت از این علائم را تجربه میکند:
استروژن میتواند فعالیت سلولهای ایمنی مانند لنفوسیتهای B و T را تقویت کند، تولید آنتیبادی را افزایش دهد و مسیرهای التهابی را تعدیل کند؛ این سازوکارها میتوانند حساسیت به خودایمنی را بالا ببرند. مطالعات نشان میدهند که استروژن با تنظیم ژنهای ایمنی و مسیرهای کیناز/Ca۲+ میتواند پاسخ ایمنی را تغییر دهد.
زنان دارای دو کروموزوم X هستند و برخی ژنهای مرتبط با ایمنی روی X قرار دارند؛ فرآیندهای ناکامل خاموشی X یا دو برابر بودن نسخه ژنی میتواند به اختلال تنظیم ایمنی کمک کند. پژوهشها فرض میکنند که مضاعف بودن برخی ژنهای ایمنی روی X ممکن است ریسک را افزایش دهد.
بهطور کلی زنان پاسخ ایمنی قویتر و تولید آنتیبادی بیشتری نسبت به مردان دارند؛ ویژگیای که در برابر خطر خودایمنی آسیبپذیری ایجاد میکند.

تشخیص بیماری لوپوس ترکیبی است از شرح حال بالینی، معاینه دقیق و آزمایشهای تشخیصی اختصاصی؛ هیچ تست تکی بهتنهایی قابلاتکا برای تشخیص قطعی بیماری لوپوس نیست.
۱. شرح حال و معاینه بالینی
ثبت علائم سیستمیک(تب، خستگی)، مشخصات پوستی(راش مالار، راش حساس به نور)، درد مفاصل، علائم کلیوی یا نورولوژیک. شرح حال دقیق و معاینه فیزیکی پایه تشخیص است.
۲. آزمایش آنتیبادیها(سرولوژی)
(Antinuclear Antibody) یا ANA معمولاً اولین تستی است که درخواست میشود. این آزمایش حساسیت بالایی دارد و مثبت بودن ANA باید با دادههای بالینی تفسیر شود.
۳. آزمایشهای خون عمومی و بیوشیمی
آزمایش شمارش کامل خون(CBC) برای یافتن کمخونی همولیتیک، لکوپنی یا ترومبوسیتوپنی؛ تستهای عملکرد کبد و کلیه؛ سطح کمپلمان C۳، C۴ که در دوره فعال بیماری کاهش مییابند.
۴. آزمایش ادرار و ارزیابی کلیه
بررسی پروتئین ادراری، ادرار میکروسکوپیک و در صورت شک به نفریت، بیوپسی کلیه برای تعیین کلاس پاتولوژیک و هدایت درمان ضروری است.
۵. تصویربرداری و تستهای تکمیلی
در صورت علائم قلبی یا ریوی، اکوکاردیوگرافی یا تصویربرداری قفسه سینه؛ در مورد درگیری عصبی، MRI یا ارزیابی تخصصی نورولوژیک ممکن است لازم شود.
نکات بالینی و تفسیر
بسیاری از افراد سالم یا مبتلایان به بیماریهای دیگر نیز ANA مثبت دارند؛ بنابراین تفسیر باید در زمینه بالینی صورت گیرد.
در مراحل اولیه بیماری ممکن است برخی آنتیبادیها منفی باشند و با گذشت زمان مثبت شوند؛ بنابراین پیگیری آزمایشگاهی و بالینی اهمیت دارد.
خصوصاً بیوپسی کلیه در لوپوس نفریت که الگوی پاتولوژیک کلاس بیماری را مشخص میکند و بر درمان اثرگذار است.

وقتی بیماری لوپوس مفاصل را درگیر میکند، التهاب و درد ایجاد میشود، اما برخلاف روماتیسم مفصلی، مفصل را تخریب نمیکند. یعنی بیمار درد و خشکی دارد، ولی تغییر شکل دائمی یا آسیب استخوانی دیده نمیشود. روماتیسم، بیماری فرساینده و مخرب است؛ لوپوس مفصلی دردناک اما غیرمخرب باقی میماند.
تمام منابع معتبر میگویند بیماری لوپوس مسری نیست؛ چون یک اختلال خودایمنی است و از فردی به فرد دیگر منتقل نمیشود. از نظر ارثی بودن، ژنتیک فقط زمینه را فراهم میکند. یعنی ممکن است فرد ژنهای مستعدکننده داشته باشد، اما برای بروز بیماری نیاز به محرکهایی مثل نور شدید خورشید، عفونتها یا تغییرات هورمونی است.
خیر. بیماری لوپوس سرطان خون نیست. سرطان خون یعنی رشد غیرطبیعی سلولهای خونی؛ اما در لوپوس، سیستم ایمنی فقط بیشفعال و اشتباهکار میشود. کاهش سلولهای خونی در لوپوس ممکن است دیده شود، اما ارتباطی با مکانیسم سرطان ندارد.

در منابع خارجی مثل Mayo Clinic و Johns Hopkins تأکید شده که بیماری لوپوس درمان قطعی ندارد، اما با مدیریت درست میتواند کاملاً کنترل شود و بیمار زندگی طبیعی داشته باشد. درمانها روی کاهش التهاب و مهار حمله سیستم ایمنی تمرکز دارند. رایجترین روشها شامل داروهای ضدالتهاب سبک، کورتیکواستروئیدها، داروهای سرکوبکننده ایمنی و بیولوژیکها است. انتخاب دارو بسته به نوع و شدت بیماری لوپوس انجام میشود. پایش منظم، تنظیم سبک زندگی و جلوگیری از محرکهامانند نور شدید خورشید نقش مهمی در کنترل بیماری دارد.
منابع معتبری مانند Lupus Foundation و NHS توصیه میکنند بیماران مبتلا به لوپوس رژیم ضد التهاب داشته باشند؛ یعنی سبزیجات، ماهیهای چرب، غلات کامل و آنتیاکسیدانهای طبیعی بیشتر مصرف شود. نمک باید کاهش یابد تا اثرات داروهایی مثل استروئید کمتر شود. چربیهای اشباع و غذاهای فرآوریشده التهاب را تشدید میکنند. نور آفتاب هم میتواند علائم پوستی بیماری لوپوس را بدتر کند، بنابراین مصرف ویتامین D تحت نظر پزشک مهم است. الکل و دخانیات از مهمترین محرکهای شعلهوری هستند و باید تا حد امکان حذف شوند.
تمام منابع بینالمللی تأکید دارند که بیماری لوپوس کاملاً قابل پیشگیری نیست، چون ریشه آن ژنتیکی–ایمنی است. اما میتوان احتمال فعال شدن یا عود بیماری را بهطور چشمگیری کاهش داد. مهمترین راهها محافظت در برابر نور خورشید، مدیریت استرس، اجتناب از سیگار، مراقبت از عفونتها، خواب کافی و پایش منظم سلامت برای افرادی که در معرض خطر هستند (مثل زنان جوان با سابقه خانوادگی). این روشها از بروز خود بیماری جلوگیری نمیکنند، اما مانع فعال شدن یا شدت گرفتن بیماری لوپوس میشوند.
زمانی باید به پزشک مراجعه کرد که علائمی مثل خستگی شدید، درد و ورم مفاصل، تبهای بیدلیل، حساسیت به نور، ریزش موی غیر معمول یا بثورات پروانهای شکل روی صورت بیش از چند روز ادامه داشته باشد. این علائم میتوانند نشانه شروع بیماری لوپوس باشند و تشخیص زودهنگام از آسیب به اندامهایی مثل کلیه و قلب جلوگیری میکند.
برای درخواست نمونه گیری در منزل، با ما از طریق واتساپ در ارتباط باشید.
درخواست نمونه گیری در منزلجمعبندی
بیماری لوپوس یک اختلال خودایمنی مزمن است که میتواند چندین اندام را درگیر کند، اما با درمان مناسب از داروهای ضدالتهاب تا سبک زندگی قابلمدیریت است. شناخت علائم اولیه، پرهیز از نور شدید خورشید، تغذیه سالم و پیگیری منظم پزشکی مهمترین ابزارهای کنترل عود بیماریاند. لوپوس درمان قطعی ندارد، اما قابلکنترل است و بسیاری از بیماران زندگی طبیعی دارند.
مورد تایید و بازبینی شده توسط:
دکتر مهران غزالی بینا(فلوشیپ علوم آزمایشگاهی)
ارسال نظر